این شماره نشره با موضوع" آسمان، علم، خرافه" هم با سردبیری و صفحه آرایی مجید آل ابراهیم منتشر شد ( البته فقط در وبلاگ) دست همه درد نکنه مخصوصا مجید عزیز
این هم مطلب من:
لایحه دفاعیه
"عصاره دنبالچه میمون هندی، مهره پس گردن سگ آبی، مغز الاغ شش ساله مصری، جگر سیاه سوسک، کبد خارخاسک، روده موریانه کرمان، زبان عقرب کاشان، چشم مار بنگالی، آب بینی شتر عنیزه، قلوه کرگدن حبشی، زَهره شغال جزیره وغ وغ ساهاب را تهیه کرده وعصار و کوبیده این مواد را با روغن زیتون و آبلیمو و شربت آلبالو و گز حریره قاطی کرده هر شبانه روزی سه نوبت هر نوبتی به قاعده یک کاسه ترشی میدهید شوهرتان میل کند."* اصلا کی گفته اینا خرافاته؟ پس فکر کردید علیمردانخان از کجا پیداش شد؟ از اون حکیم دانا؟ نه عزیزه من بشنو و باور نکن. سیندرلا، سفید برفی، زیبای خفته و شرک را که دیگه نمیتونید انکار کنید. میگین اینها فرنگیند؟ خوب افسانه آه و مرغ آمین و قصه تلخون یا سکینه خانم چی؟ اینها که دیگه نوشتههای صمد بهرنگی خودمون هستنن وطنی هستند. اینهمه از بچگی این قصه هارو واسه ما خوندین و بعد هم که بزرگ شدیم هر شب یک سیدی هری پاتر گذاشتین که "این صحنه نداره ببین واسه زبانت خوبه؛" حالا به من میگین برو رژیم بگیر؟! عمرأ. اگر اینا دروغه و الکی چرا هی از بچگی کردین تو سرِ ما؟ کی میخواهد جوابگوی بی خوابی های من باشه که هر شب تا ۱۲ بیدار بودم که شاهزاده بیاد؟ یادم میاد هنوز تو شکم مامانم بودم هی اسپند دود میکردین که بترکه چشم حسود، حالا فال قهوه الکیه؟ هیچم این جوری نیست همین الان یک سرباز خشت دراومد برام دیدین دوستم داره ... و این قصه سرِ دراز دارد.
*برداشت از داستان علیمردانخان
سلام.
پاسخحذفمرز بين خرافه و واقعيت ... دروغ و راست و همه ي متضادها باريك تر از موست و تشخيصش سخت ... شايد كار درست باور نكردن به شرط ديدن باشد ..
.
مطالب خوانده شد.
.
بر قرار باشيد!